مرکز نوآوری هاب صادرات ازجمله راهکاری های هاب صادرات است. عواملی که ایجاد مراکز نوآوری را به یک نیاز تبدیل کرده است، به وجود آمدن تغییرات سریع در فناوریهای روز دنیا و مسائل اجتماعی جامعه امروز است. مراکز نوآوری با همان ایده جذب خلاقیتها و نوآوریهای افراد ایجادشدهاند و به دنبال عرضه یک محصول به بازار هستند، البته محصولی که بر مبنای دانش و پژوهش ساخته شده باشد. آنها با تأمین بودجه فعالیت خود از شرکتهایی که به آنها وابستهاند و یا شرکتهایی که طرحها را به آنها میفروشند به حیات خود ادامه میدهند، البته سهمی از بودجه در نظام حاکم هر حکومت هم دارند.
مرکز نوآوری هاب صادرات با هدف توانمندسازی و حمایت کارآفرینان در هاب صادرات ایجاد گردید. مرکز نوآوری هاب صادرات توسط بخش خصوصی و با همیاری متخصصان، تجار و بزرگان صادرات تاسیس و راهبری می شود. بدین منظور درصورتیکه ایده صادرات محور دارید با مرکز نوآوری هاب صادرات درمیان بگذارید تا در صورت تایید ابتدایی ایده در حد چند خط و بدون اطلاع از روش، رویکرد اجرا و ابزارها و تیم اجرایی شما بررسی و با شما تماس گرفته خواهد شد.
تولید بدون کارخانه فرصتی مناسب برای رونق بخش خصوصی و رشد بنگاههای کوچک اقتصادی است. در تولید بدون کارخانه بدون نیاز به سرمایه گذاریهای عمده، با استفاده از امکانات و زیرساختهای موجود فعالیتهای تولیدی شکل میگیرد. با تغییرات نگرشی که اخیرا در سیاستهای اقتصادی اتفاق افتاده، اکنون فرصت مناسبی برای تولیدکنندگان است تا بتوانند با ایجاد ارزش افزوده در صنعت و کنترل قیمت تمام شده برای مصرف کننده، از مزیتهای رقابتی بهرهمند شوند. شروع هر کسب و کاری نیاز به بررسی و امکان سنجی دارد، بنابراین حتی اگر قصد ایجاد تولیدی هر چند کوچکی دارید، باید تمامی اطلاعات مورد نیاز برای شروع، ادامه و به سودرسانی آن فعالیت را جمع آوری و تحلیل کنید. مشاوران خبره ما در مرکز تولید بدون کارخانه در این امر به شما خدمات می دهند. تولید بدون کارخانه فرصتی مناسب برای رونق بخش خصوصی و رشد بنگاههای کوچک اقتصادی است. در این روش بدون نیاز به سرمایه گذاریهای عمده، با استفاده از امکانات و زیرساختهای موجود فعالیتهای تولیدی شکل میگیرد. بسیاری از محصولاتی که در خانه و یا تولیدی های کوچک در حال تولید هستند، در واقع با کمترین میزان سرمایه، تجهیزات و امکانات موجود کاری تولید محور انجام میدهند. بنابراین این بنگاهها با محدودیتهای سرمایه گذاریشان، تولیدی بدون کارخانه ایجاد کردهاند. برخی دیگر از تولید کنندگان نیز از ظرفیت سایر واحدهای تولیدی برای محصول خود استفاده می کنند. در این روش صاحبان برند و یا کسانی که مالکیت یک محصول را دارا هستند، سفارش ساخت آن کالا را به کارخانهای دیگر میدهند. این نوع از تولید هنگامی صورت میپذیرد که کارخانهٔ تولیدی خود هنوز برند تجاریای ندارد ولی مشتریان بالقوهای دارد که خواهان محصولات تولیدی هستند. در تولید قراردادی، کارفرما فرایند تولید و آزمایش را در کارخانه (مجری) به استناد قرارداد کتبی فی مابین، اجرایی میکند.
تبدیل علم به محصول تجاری، اساس کار یک مرکز نوآوری است. افراد درخواست بررسی ایده های خود را به مرکز نوآوری می دهند. هسته های پژوهشی واقع در مراکز نوآوری، طرح های پیشنهادی را مطالعه و بررسی می کنند. در صورتیکه طرح مذکور شاخصه های لازم را داشته باشد برای تجاری سازی آن با سرمایه گذار صنعتی یا دولتی مذاکره می شود. همچنین مراکز نوآوری وابسته به دولت برای پروژه های بلند مدت از پژوهشگران صاحب ایده دعوت به همکاری می کنند. پژوهش و تحقیق مبنای کار مراکز نوآوریست. هدف یک مرکز نوآوری، حمایت از ایده های نو برای تولید فناوری است. با ظهور عصر ارتباطات و شتاب گرفتن فناوری اطلاعات، سیستم های قدیمی نوآوری دیگر جوابگوی نیازهای صنعت نبودند. به همین دلیل سازمان های بزرگ برای شتاب گرفتن در فضای دیجیتال امروزی اقدام به تاسیس مراکز نوآوری کردند. این مراکز فاصله بین دولت، صنعت و دانشگاه را کم کرده، سرمایه های مادی و معنوی لازم را برای رشد فناوری جذب می کنند. کمک به تولد و بقای شرکت های دانش بنیان جهت تولید فناوری و ایجاد انگیزه برای نوآوری در علوم مختلف از اهداف مراکز نوآوری است
برای شکلگیری یک کسب و کار صادرات محور در مراکز نوآوری، هیچ محاسبات دقیقی وجود ندارد! زیرا «نامعلومی»، سرنوشت هر نوآوری است! یک کسب و کار نوآورانه ممکن است مطابق با محاسباتِ از پیش تعیین شده جلو برود و یک کسب و کار میتواند هر محاسبهای را دور بزند. بنابراین پیشبینی و پیشگویی در مراکز نوآوری جایی ندارد! اهداف مرکز نوآوری به گونهای باید معین شود که با متغیرهای تولید و بازار، دگرگون نشود.
مراکز نوآوری میتوانند ساز و کار استارتاپی داشته و یا نداشته باشند. اما بعضی از فاکتورهای کلی در هر دو مشترک است. چیزهایی مانند: اهمیت نوآوری، ریسکپذیری، شکوفایی. یک کسب و کار در مرکز نوآوری، چنانچه به شکوفایی برسد، موفقیتی بیش از یک کسب و کار معمولی نصیبش خواهد شد. زیرا خلاقیت و نوآوری در سطحِ کلانتری دیده میشود. پس اهداف مرکز نوآوری، بیش از هرچیز به شیوهی سرمایهگذاری آن وابسته است
تبدیل علم به محصول تجاری، اساس کار یک مرکز نوآوری است. افراد درخواست بررسی ایده های خود را به مرکز نوآوری می دهند. هسته های پژوهشی واقع در مراکز نوآوری، طرح های پیشنهادی را مطالعه و بررسی می کنند. در صورتیکه طرح مذکور شاخصه های لازم را داشته باشد برای تجاری سازی آن با سرمایه گذار صنعتی یا دولتی مذاکره می شود. همچنین مراکز نوآوری وابسته به دولت برای پروژه های بلند مدت از پژوهشگران صاحب ایده دعوت به همکاری می کنند. پژوهش و تحقیق مبنای کار مراکز نوآوریست. هدف یک مرکز نوآوری، حمایت از ایده های نو برای تولید فناوری است. با ظهور عصر ارتباطات و شتاب گرفتن فناوری اطلاعات، سیستم های قدیمی نوآوری دیگر جوابگوی نیازهای صنعت نبودند. به همین دلیل سازمان های بزرگ برای شتاب گرفتن در فضای دیجیتال امروزی اقدام به تاسیس مراکز نوآوری کردند. این مراکز فاصله بین دولت، صنعت و دانشگاه را کم کرده، سرمایه های مادی و معنوی لازم را برای رشد فناوری جذب می کنند. کمک به تولد و بقای شرکت های دانش بنیان جهت تولید فناوری و ایجاد انگیزه برای نوآوری در علوم مختلف از اهداف مراکز نوآوری است
برای شکلگیری یک کسب و کار صادرات محور در مراکز نوآوری، هیچ محاسبات دقیقی وجود ندارد! زیرا «نامعلومی»، سرنوشت هر نوآوری است! یک کسب و کار نوآورانه ممکن است مطابق با محاسباتِ از پیش تعیین شده جلو برود و یک کسب و کار میتواند هر محاسبهای را دور بزند. بنابراین پیشبینی و پیشگویی در مراکز نوآوری جایی ندارد! اهداف مرکز نوآوری به گونهای باید معین شود که با متغیرهای تولید و بازار، دگرگون نشود.
مراکز نوآوری میتوانند ساز و کار استارتاپی داشته و یا نداشته باشند. اما بعضی از فاکتورهای کلی در هر دو مشترک است. چیزهایی مانند: اهمیت نوآوری، ریسکپذیری، شکوفایی. یک کسب و کار در مرکز نوآوری، چنانچه به شکوفایی برسد، موفقیتی بیش از یک کسب و کار معمولی نصیبش خواهد شد. زیرا خلاقیت و نوآوری در سطحِ کلانتری دیده میشود. پس اهداف مرکز نوآوری، بیش از هرچیز به شیوهی سرمایهگذاری آن وابسته است.
احتمالاً تا بهحال زیاد شنیدهاید که اقتصاد مبتنی بر صادرات منابع طبیعی، مانند نفت و گاز و معادن، روزی به اتمام میرسد و دیگر نمیتوان از آن طریق برای کشور و رشد آن ارز آوری داشت؛ به همین دلیل است که در سالهای اخیر بر روی صادرات محصولات دانش بنیان تاکید ویژهای شده است و کشورهای مطرح در دنیا به دنبال ربودن این گوی از یکدیگر هستند تا بتوانند بازار خود را بیشتر از گذشته بزرگ کنند.
جمهوری اسلامی ایران در راستای دستیابی به اهداف سند چشم انداز سال 1404 در حوزه اقتصاد، می بایست از تمرکز بر تجارت سنتی بر مبنای خام فروشی و صنایع اوليه به سمت اقتصادي مبتنی بر نوآوری و فناوری های پیشرفته درونزا حرکت کند. با توجه به محدود بودن بازار داخلی برای بخشهایی از محصولات دانشبنیان، یکی از راههای توسعه بازار این دسته محصولات، کمک به بازاریابی بین المللی و صادرات آنها است.
در بازارهای بین المللی بهدلیل وجود برندهای معتبر و با سابقه، رقابتی جدی و نفس گیر در حوزه محصولات پیشرفته وجود دارد. این قبیل محصولات عموماً بهدلیل بهرهگیری از دانش فنی بالا، از پیچیدگی ها و به تبع آن از قیمت های بالاتری برخوردار بوده و معمولا خریداران به دلیل ریسک کمتر، به سمت انتخاب برندهای معتبر و صاحب نام میروند. در این میان ایران با توان تولید محصولات هایتک Hi-tech باکیفیت، برای مواجهه با این بازار جدید نیاز به برنامهریزی دقیق و فعالانه دارد. به منظور حضور موفق جمهوری اسلامی ایران در عرصه صادرات، ضروری است علاوه بر شناسایی بهترین محصولات، برنامهریزی جامع و نظیر به نظیر برای مواجهه با رقبای بین المللی انجام شود.
محصولات دانشبنیان، محصولاتی هستند که بهاصطلاح از یک دانش پایه نشئت گرفتهاند. این دانش معمولاً به علوم پایه و مهندسی بر میگردد که در آن با تولید محصولات جدید نیازی از جامعه برطرف میشود. این محصولات ممکن است کاملاً نو باشند، یا اینکه در کشور دیگری تولید شده باشند و پس از دستیابی به دانش فنی در داخل کشور مقصد نیز تولید شوند.
بهعنوانمثال، در زمینه واکسن یا دارو، کشور میتواند خود از پایه واکسن تولید کند و در بازار داخلی یا خارجی به فروش برساند. از طرف دیگر، ممکن است مشابه یک واکسن خارجی را در داخل کشور تولید کند. این به معنی واردکردن خط تولید به داخل کشور نیست، بلکه محققین داخلی با مطالعه منابع موجود و دستورالعملها به این دانش دست پیدا میکنند که حتماً از راههای پیچیده آزمونوخطا نیز میگذرد.
محصولاتی که به طریق دانشبنیان تولید میشوند، همواره جای پیشرفت دارند و مانند منابع طبیعی تمام نمیشوند. با پیشرفت در این حوزه میتوانیم شاهد رشد و شاخهدار شدن آن باشیم. پس محصولاتی که مبتنی بر این دانش پایه شکل میگیرند، مولد تولیدات آینده خواهند بود و راهها برای تلاشهای جدید باز خواهد کرد.
پیشرفت در این حوزه باید با سرمایهگذاری بر روی دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی صورت بگیرد. با همکاری که بین صنایع و دانشگاهها شکل میگیرد، طرحهای اقتصادی و پیشرو باید از بین طرحهای پیشنهادی بسیاری انتخاب شوند و مورد بررسی قرار بگیرند. پس از این مراحل، میتوان این دانش را به خطوط تولید وارد کرد.
با دستیابی به دانش فنی که در منطقه وجود ندارد، میتوان بازار بزرگی را متصور بود. زمانی که صنعتگران و محققان حاضر در یک کشور، معضلی را از مردم حل میکنند، این محصول تولیدشده میتواند به خارج از مرزها نیز صادر شود.
کشورهای همسایه یکی از مهمترین اهداف صادرات محصولات دانش بنیان هستند. محصولاتی که به این طریق تولید میشوند، میتوانند مشتریان زیادی را فراهم کنند و با افزایش سرمایه پیشرفت بزرگتر را در پی داشته باشند.
همانطور که در بالا نیز اشاره شد، محصولاتی که به دانش پایه احتیاج دارند، نیازمند مسیری هستند که ممکن است بیشتر از دیگر صنایع زمان ببرد یا نیازمند آزمونوخطا باشد؛ به همین دلیل، باید افزایش و جذب سرمایه رخ دهد.
بااینحال، زمانی که این محصولات به مرحله تولید برسند، میتوانند بخش بزرگی از بازار را به خود اختصاص دهند؛ چرا که دانش فنی بومی بوده و میتوان آن را گسترش داد. همچنین تولید و واردات محصول با قیمت پایینتر،مشتریان خود را خواهد داشت. محصولات دانشبنیان معمولاً مشابهان کمی در صنعت دارند؛ به همین دلیل، زمانی که بازار وارد میشوند رقبای مشابه کمتری دارند و با سرعت بیشتری پیشرفت خواهند کرد.